چقدر اینکه همه چی عادیه بده!!!
واسه من که کلا درحال آتیش سوزوندنم واقعا این روزای عادی کلافه کننده اس
این چند روز هیچ اتفاق خاصی نیافتاد و بیش از اندازه عادی بود!!!
به جز اون زنگی که تو دفتر مدیر به بهانه تهیه پاور کلی تو نت گشت زدم :/
یا وقتی دو تا از ظرفای سرویس چینی مامان رو شدم :)
یا وقتی گیتار و پرت کردم یه سیمش در رفت D:
یا اون زنگی که سر کلاس خوابیدم (همین امروز سر کلاس ریاضی)
یا امروز که دکتر شدم و به جز یه شب (عسل رو نجات ندادم چون تو روز بهم ظن انداخت منم لج کردم نجاتش ندادم :/ ) همه رو نجات دادم :) (هیجانش واقعااااااااا زیاد بود.اینقدر زیاد که به هیچ عنوان نمیتونید درکم کنید)
یا وقتی با قلم مو کفش و مانتو عبادی رو (دبیر (؟) فرهنگ و هنر) رنگ زدیم (داشت طرح نفر روبرویی رو نگاه میکرد قشنگ مانتوشو مُزَیَّن کردیم)
خلاصه اینکه همه چی عادی و تکراری شده !!!
و من یه چیز باحالتر میخوام برای گذروندن این روزای بسیار مزخرف.
نظرتون چیه؟!؟!
چیکار کنم؟!؟!
درباره این سایت